ایرانیان ؛علیرغم خیزش های سیاسی و کودتا های متعدد و انفلابات گونا گون در این سد سال گذشته نتوانسته اند دموکراسی و حقوق بشر را در سر زمین خود نهادینه کنند.این سئوالی است که ذهن فعالین سیاسی ازادیخواه را به خود مشغول داشته است.روند حاکم در سیاست ایران همواره استمرار استبداد مرکزی بوده است . در رژیم گذشته استبداد بود و در این رژیم فناتیک مذهب هم به ان افزوده شد . گل بود و به سبزه نیز اراسته شد.گشور ایران در بین کشور های خاور میانه بیشترین تنوع قومی و فرهنگی را دارا میباشد.در یک چنین کشور کثیر المله ای هر گاه یک ملیتی بر دیگران حاکم شود ؛ نتیجه ان سرکوب و اختناق و اپارتاید جنسیتی؛ملیتی؛و مذهبی و زبانی خواهد بود.
دموکراسی یعنی اینکه ما بتوانیم با یکدیگر مراوده داشته باشیم و همدیگر را به رسمیت بشناسیم و به زبان و فرهنگ یکدیگر احترام بگذاریم ؛ این شناسایی متقابل اولین قدم خواهد بود تا بتوانیم جامعه مدنی را بنا کنیم .گام بعدی این است که ان شکاف عمیقی را که بین مرکز و پیرامون ایجاد شده است پر نمائیم و از نظر اقتصادی و محرومیت زدایی ؛ استان های محروم و عقب نگهداشته شده بلوچستان؛لرستان؛کردستان؛بختیاری ؛ ترکمنستان؛اذربایجان و کهکیلویه و بویر احمد را که ۶۵% کل جمعیت را دارا میباشندبه سطح استان های بهره مند ارتقائ دهیم .تا بتوانیم شهر وند بشویم .
بهترین راه برای نیل به دموکراسی در ایران تقسیم قدرت سیاسی و مشارکت همه ملیت ها در پروسه تصمیم گیری های سیاسی است . این امر با ایجاد پارلمان های محلی در یک ساختار سیاسی فدرال امکانپذیرخواهد شد. .
در یک چنین سیستمی است که همه ایرانیان به حقوق اولیه انسانی خود خواهند رسید و انسان و حقوق انسانی در محور تفکرات قرار خواهد گرفت و حقوق بشر که امروز سالروز ان میباشد ؛بعد از ۶۰ سال تاخیر به ایران خواهد رسید. انچه در ایران باید در رابطه با حقوق بشر مورد نظر قرار بکیرد ؛مصوبات سازمان ملل در رابطه با حقوق گروهی و حقوق اقلیت های قومی میباشد اقلیت هایی که در سرزمین های خود اکثریت میباشند. .
وحدت در تکثر است ؛ این شعار سازمان ملل و سازمان های حقوق بشری است؛Unity is in Diversity.وحدت به معنای اسیمیله شدن نیست . وحدت یعنی با حفظ هویت و با حفظ تفاوت ها ؛داوطلبانه در کنار یکدیکر قرار گرفتن.
برقرار کردن یک چنین مناسبات دموکراتی در ایران باعث شکوفایی و پیشرفت و انسجام ایران خواهد شد . انچه که به تجزیه ایران خواهد انجامید ؛خود محوری و خود برتر بینی اقلیت حاکم در تهران است. دولتی که منبعث از اراده ملی ملیت های ایرانی نباشد ؛ همواره از عدم مقبولیت رنج خواهد برد و هر ندای ازادیخواهانه ای را با ترور و شکنجه زندان و شلاق واعدام خفه خواهد کرد.
کنگره ملیت های ایران فدرال ؛ نهادی است به مثابه یک ایران فدرال ؛سکولار و دموکرات بر پایه پلورالیسم سیاسی؛ که از سازمان ها و احزاب متعلق به ملیت های گوناگون تشکیل یافته و برای تامین چنین مناسبات و برچیده شدن هر گونه تبعیض بر پایه ملیت؛ جنسیت؛نژاد؛فرهنگ؛و مذهب مبارزه مینماید و خواستار نفی کلیت نظام میباشد و تحولات بنیادی میباشد .
فرامرز بختیار
عضو شورای مرکزی کنگره ملیت های ایران فدرال.
بیشتر بخوانید:
دموکراسی پارلمانی و سابقه آن درایران
در قانون اساسى مشروطه, براى جلوگیرى از خود کامکى پادشاه و مشارکت مردم در اداره …