سالروز ترور زنده یاد شاپور خان بختیار
روز ششم اوت ؛ یاد آور قتل فجیع آزاد مردی از قوم بختیاری میباشد . او درس های سربلند زیستن و انقیاد ناپذیری را در کوهپایه های زاگرس ؛ در فاتح آباد در منطقه بختیاری ؛ در دامن خانواده و در محفل سرداران بختیاری عصر مشروطه آموخته بود . پدر ایشان ؛ مرحوم محمد رضا خان بود که در جنگهایی که در مقابل بازگشت محمد علیشاه ؛ به قصد تصاحب مجدد سلطنت ؛ کرده بود و پیروزی او در این جنگها ؛ از طرف پارلمان ؛ به سردار فاتح ملقب شد . سردار و تنی چند از جوانان بختیاری که در غرب تحصیل کرده بودند ؛ حزب ستاره بختیاری را در سال ۱۳۰۸پایه نهادند و خواستار احقاق حقوق ملی خود و رفع تبعیض شدند. اما همانند بقیه روشنفکران و سران ایلات و عشایر؛ انها دستگیر شدند و در سحرگاه یکی از روزهای سال ۱۳۱۳ در زندان قصر تهران به جوخه اعدام رضا شاه سپرده شدند . دکتر شاهپور پس از اخذ لیسانس از دانشگاه بیروت ؛ با کشتی عازم پاریس ؛ به قصد ادامه تحصیل بود که از مرگ پدر اگاه شد و از نیمه راه به ایران باز گشت .
شجاعت اخلاقی و صراحت کلام ؛عمل گرایی و دور اندیشی او در سیاست زبانزد دوست و دشمن میباشد . هنگامی که روشنفکران و آخوند های فکلی و مکلا بر سر جفت کردن نعلین ملایان شیاد رقابت میکردند ؛ دکتر بختیار از دیکتاتوری نعلین و خطر حکومت مذهبی هشدار میداد . اما افسوس جهل سیاسی ؛ در دوره پهلوی چنان رشد داده شده بود که هیچکس معنی سکولاریسم او را نمیفهمید و روشنفکران دوره سلطنت ؛ به دنبال تصویر امام در ماه بودند.
شادروان بختیار پس از آنکه از رفتار همفکران خود در جبهه قوم ستیز وضد ملی ؛ نا امید و مایوس شده بود ؛دفتر نهضت مقاومت ملی در پاریس را پایگاهی کرده بود برای مبارزین اقوام و ملیتهای ایران و با دیداری که با زنده یاد قاسملو داشت ؛در تحکیم همکاریهای ملی- منطقه ای ؛ تصمیمات مهمی اتخاذ کرده بود . حکومت جهل و جنایت ؛ خطر نابودی را احساس کرد و دست بکار شد و قتل های زنجیره ای حکومت مرکزی زنجیره ای ؛ ادامه یافت .
فقدان دکتر شاپور بختیار ضربه بزرگی به اپوزیسیون سکولار دموکرات ایران بود و پروسه سرنگونی رژیم را به تعویق انداخت ؛ اما اندیشه او زنده است و راهنمای خوبی برای مبارزین راه آزادی و دموکراسی میباشد .
جلوه ها کردم و نشناخت مرا اهل دلی منم آن سوسن وحشی که به ویرانه دمید