واژگان سیاسی دارای معنی و مفهوم خاص خود میباشند . هر طیف سیاسی برای اظهار عقاید خود ؛ ترمینولوژی خاص خودرا بکار میبرد . تا کنون ملیتها فاقد نشریه و رادیو تلویزیون بودند . فقط ملت حاکم این ابزار را در انحصار خود داشت و در طول ۹۰ سال گذشته هر آنچه خواست او بوده و منافع او را تامین میکرده ؛ برزبان رانده و به تصویر کشیده و یا به چاپ رسانده است . اما امروزه پیشرفت های الکترونیک باعث شده است تا ملیتهای محروم از طریق شبکه های اجتماعی مطالبات دموکراتیک خودرا عنوان کنند . در نتیجه یک سری ادبیات سیاسی چدید در بین جامعه ایرانی برونمرز و درونمرز به گرذش در آمد و جامعه فارس زبان را به تعجب واداشت .در برخورد اول چون تحمل خواندن و شنیدن این واژگان حق طلبانه رانداشتند ؛سعی در انحراف اصول داشتند و اقدام به هوچیگری و تبلیغات مسموم نمودند و چون نتوانستند غالب شوند اقدام به لوث نمودن مطالب و فحاشی و تمسخر نمودند ؛که این ترفند هم توسط نخبگان سیاسی فرهنگی ملیتها خنثی گردید .امروزه تمرگز گزایان و تمامیت خواهان چاره جز این ندارند تا ادبیات دموکراسی خواهی و ضد تبعیض را بپذیرند و بر آن گردن نهند .مبارزات ملی و جنبشهای گسترده هویت پروری در بین جوامع سیاسی ترک . لر . کرد . بلوچ .عرب . ترکمن . گیلک و قشقایی در این بیست سال گذشته چنان شدت و سرعت گرفته است که همه مقامات حکومتی ایران و اپوزیسیون درون و خارج و مجامع خاورمیانه و جهان را تحت تاثیر ادبیات سیاسی خود قرار داده است و آنها هم مجبور هستند لنگ لنگان به دنبال خواسته های حقوق بشری و انسانی و طبیعی ۷۵% جمعیت کشور حرکت کنند . خواسته های ملی و مطالبات حقوق معوقه ملیتها بقدری زیاد است که هیچ انسان آزاده ای را قدرت انکار آن نیست ..برای شناخت فقر و تبعیض و بیکاری در میان ملیتهای تحت ستم ؛لازم نیست که حتما سیاسی باشیم . انسان بودن کافی است .چون حقوق ما در تمامی ۶۰ مورد اعلامیه حقوق بشر نقض شده است .
فرامرز بختیار