زبان مهمترین عنصر هویتی انسان است و ممنوع اعلام کردن زبانهای غیر فارسی در ایران عملی غیر انسانی بوده است که در ۹۰ سال پیش با کودتای شوم سوم اسفند ؛به اجرا گذاشته شد . نتایج این زبانکشی را امروزه در ایران شاهد هستیم . پیامدهای منفی آن درجوامع غیر فارس قابل مشاهده میباشد . درجامعه ای که زبان و نوشتار انان غیر رسمی و غیر مجاز تلقی میشود ؛ فرهنگ بومی فاقد ادبیات میگردد و منحصر میگردد به بیان تراژدی و نالیدن از روزگار .باید به زبان تحمیلی و غالب و زبان حاکمیت سرکوبگر نوشت . در نتیجه مخاطب او حاکمیت است و با همزبانان خود ارتباطی برقرار نمیکند .محرومیت از تحصیل و آموزش ربان مادری باعث افت تحصیلی و عقبماندگی جامعه میگردد و معضلات اجتماعی و اقتصادی زیادی ایجاد خواهد شد که مانع توسعه و پیشرفت و شکوفایی ذهنی جامعه میگردد .
با توجه به موارد فوق و آشکار شدن حقایق ؛امروزه در استانه هزاره سوم ؛ از هموطنان ایرانی انتظار میرفت که به محکومیت ممنوعیت زبانی بپردازند و دولتهای مرکزی را مورد نکوهش قرار دهند و حمایت خودرا از تکثر زبانی اعلام کنند . اما متاسفانه تا کنون هیچ سازمان سیاسی ؛ در هیچ نوشتاری ؛ در هیچ کنفرانسی ؛ از انحصار زبانی در ایران انتقاد نکرده است . این سازمانها تحت نامهای پر طمطراق آزادیخواهی و حقوق بشری ؛ تا کنون توان فکری و بلوغ سیاسی کافی پیدا نکرده اند تا با شجاعت به نقد اشتباهات گذشته بپردازند و بابت محرومیت زبانی در ایران از قزبانیان این سیاستها ؛ عذر خواهی کنند و نگرش غلط حکومتهای مرکزی را در رابطه با ملیتها و جوامع پیرامونی را به چالش بکشند .شاید دموکراسی اینان با دموکراسی ما فرق دارد . از طیفی که به دنبال احیای مناسبات تبعیض آمیز گذشته است ما انتظاری نداریم زیرا آنها عاملان و آمران زبانکشی بوده اند ؛ اما از طیف دموکراتی که انسان و حقوق انسانی را سر لوحه گفتار و نوشتار خود قرار داده است انتظار داریم که ممنوعیت زبانی را در یک اعلامیه سیاسی ؛ محکوم نماید وانحصار زبانی را تقبیح کند و خواستار رسمیت بخشیدن به دیگر زبانها گرددو همدردی سازمان مربوطه خودرا با ملیتهای زبان بسته اعلام نماید تا زمینه فکری و عملی برای اتحاد مبارزاتی ایجاد گردد .
فرامرز بختیار