آشنایی با تاریخ ناگفته اتابکان لرستان .در طی این یکصد سال از آغاز نظام مرکزگرای پهلوی به این سو , همه نخبگان و تحصیل کردگان و درس خواندگان و هنرمندان و کارگزاران رو به مرکز قدرت و حاکمیت و اعتبار و ثروت در تهران و دیگر شهرهای مرفه فارس نشین بزرگ آورده اند چرا که در پرداختن به فرهنگ و زبان قومی ارج و اعتباری نمی بینند و در ولایت و زادگاه خود حامیان و کارگزاران بومی دلسوز نمی یابند.
سبب زوال زبان ها و فرهنگ های قومی غیر فارس را حقیقتا باید در اینجا یافت ؟ چرا که که تمام نهاد ها و سازمان ها و موسسات و پدیده های تمدن امروز (آموزش و پرورش , دانشگاه , تلویزیون , سینما , ..) سازنده بخش مهمی از ارزش های رایج در هر اجتماعی است و از بار ارزشی فراوان برخوردار بوده و پدید آورنده ارزش های اجتماعی اند . در ایران ,زبان همه این پدیده ها , زبان فارسی است .و از این رو فارسی گویی و فارسی سرایی و فارسی نویسی و پارسی اندیشی و پارسی تباری و .. از چنان ارج و ارزشی برخوردار شده که هنجار پارس و فارس پرستی و لر گریزی و حتی لر ستیزی را در هر شهر و روستا ی مناطق لرنشین پدید آورده است..
مقاله زیر به رشد و اعتلای فرهنگ و ادب و هنر و معماری در دوره اتابکان محلی نیمه مستقل لربزرگ در ( بختیاری و بویراحمد و ممسنی ..) با مرکزیت مالمیر (ایذه ) می پردازد و نمونه زنده پیشروی ماست که نشان می دهد در یک سیستم فدرال و غیر متمرکز ,ایالات و ولایات و قومیت های فعلا در حاشیه , اگر امور به دست خودشان باشد , آن مناطق نیز مستعد رشد و پیشرف اند..
*علم و فرهنگ در دوره اتابکان لر بزرگ
دکتر عزتاله عبدالهی نوروزی
حاکمان اتابک پناهگاهی برای ادیبان و دانشدوستان بودند، و دوره آنان سرشار از معنویت و فرهنگ برای سرزمین لر بزرگ بود. این دیار در سایه حاکمانی فرهنگدوست، مرکز داد و ستد علم و معنویت بود.
مدارس و “اتابکیه” های لرستان و مال امیر مرکز حکومت آنان، هم چون دانشگاههای امروزی پررونق و دانشمندان زیادی مقیم یا فارغالتحصیل آنها بودند. رجوع به متون بازمانده از آن عهد ما رابه این نکته رهنمون می سازد که عصر پرشکوه فرهنگ وتمدن اتابکی چگونه بر جغرافیای این دیار سایه گستر بوده است .
گزارش«ابن بطوطه» سیاح مراکشی، گویاترین سندی است که یک جهانگرد غیرایرانی درباره ی این منطقه از خود بر جای گذاشته است. از لابلای سطور سفرنامه ابن بطوطه می توان از رونق علم و دانش وفضل در این دیار اطلاع حاصل کرد. حاکمان ادیب و دانشمند پرور و عالم نواز اتابکی در دستگاه حکومتی خویش دهها کاتب ونویسنده و متفکر پرورانده بودند و ساحت بلند علمی آنان را هماره ارج می نهادند و گرامی می داشتند. گواه این موضوع دهها کتابی است که در دیباچهشان، مؤلفان با ذکر اوصاف جمیل حاکمان اتابکی، کتاب خویش را به پیشگاه آنان تقدیم داشتهاند. (نخجوانی ،۱۳۴۴: ۱و۲و۳)
ادبیات دورهی اتابکان لر بزرگ و در قلمرو تحت سیطرهی آنان از رونق و شکوفایی خوبی برخوردار بود، علت شکوفایی و رونق ادبی را باید در اتخاذ سیاست تسامح و مدارای آنان با ایلخانان جست وجو کرد، درهمین زمینه مؤلف کتاب سبک شناسی معتقداست: «اتابکان لرستان و فارس با مغول از سر کمال سیاست و دها۲ سازش کردند و کلاه خود را حفظ کردند و عاقبت نور معنویت وتمدّن وآداب ایران بار دیگر در همان عصرتابش کرد و علما و حکما و ادبا و عرفا در این دوره بروز کردند.» (بهار(ملک الشعراء)،۱۳۷۰:ج۳، ۱۵۷)
در بین اتابکان لر بزرگ، بزرگان و امرائی وجود داشته است که نام بعضی از آنان در ادبیات فارسی مخلد و جاویدان مانده است و به علت دخالتی که در ادبیات و یا حمایتی که از شاعران و نویسندگان داشتهاند در تاریخ صاحب نام ونشانی شدهاند. از میان این حاکمان علم دوست و دانشمند پرور، می توان به اتابک یوسف شاه اول، اتابک نصرت الدّین احمد، اتابک مظفرالدّین افراسیاب دوم و اتابک نورالورد اشاره نمود.
در عهد حکومت اتابک نصرت الدّین هزار اسب لرستان بیش از پیش ترقی کرد، نظم و امنیت سراسر این منطقه را فرا گرفت. این اتابک در یکپارچگی سرزمین لر بزرگ کوشید و برای جبران سال های رکود و عقبماندگی اجتماعی این سرزمین شروع به تعمیر و احداث راههای باستانی، بنای مدارس و بنیاد شهرهای متعددی در این سرزمین کرد که سبب شکوفایی فرهنگی وپیشرفت اقتصادی اتابکان شد و همین امر سبب گردید تا اقوام دیگری از سرزمینهای دور و نزدیک به سوی این دیار بشتابند.
اتابک یوسف شاه اوّل فرزند شمس الدّین آلب ارغون (۶۸۸-۶۷۲ق) فردی دانش دوست بود، علما و دانشمندان را محترم می داشت و با اهل حکمت انس و الفت می ورزید. (سایکس،۱۳۳۵: ج۲ ، ۱۳۹) اسماعیل بن محمد تبریزی از علمای قرن هفتم که چند کتاب در حکمت به زبان فارسی نوشته است مانند؛ رساله ی حیوه النفس و رساله نصیریه، در خدمت این اتابک بسر می برده است .(صف
ا،۱۳۷۱: ج۳ ،۱۳۱۷)
از دیگر شاعران ملک الشعرا سید قوام الدّین حسین بن صدرالدّین علی شیروانی متخلّص به ذوالفقار از شاعران معروف ایران در قرن هفتم هجری، مدتی در دربار اتابک یوسف شاه بود و قصائدی غرّا در مدح این اتابک گفته است. بنابر گزارش مؤلف«تذکره الشعراء» سیّد ذوالفقار به وساطت خواجه محمّد مالستری به خدمت اتابک یوسف شاه رسید و «از دولت اتابک و عنایت آن وزیرعدم النظیر عمری به عشرت گذرانیده و قصائد غرّا در مدح ایشان گفته .» (دولتشاه سمرقندی ،۱۳۳۸).