ایرانیان برای جبران عقب ماندگیهای سیاسی -اجتماعی خود ؛ یک سری واژگان سیاسی را هم به واردات خود افزودند و به جای آنکه شرایط عینی جامعه را ارتقا دهند و پروسه توسعه دموکراسی را فراهم کنند ؛ میان بر زده و اقدام به واردات فله ای کردند ؛همانطور که گوشت یخی و لوازم آرایش و گندم وارد میکردند ؛ایسم های مختلف از قبیل : لیبرالیسم ؛ کمونیسم ؛ناسیونالیسم ؛سوسیالیسم ؛مدرنیسم ؛ رفرمیسم و غیره را هم وارد کردند . اما چون این ایسمهای وارداتی با جامعه متکثر ایران همخوانی نداشتند ؛ و با فرهنگ استبدادزدگی و انقیاد پذیزی ایرانیان سنخیتی نداشتند ؛نتوانستند موفق شوند و به بن بست رسیدند و درنهایت تحجر دینی بر همه آنها توفق پیدا کرد . امروزه با تکیه بر تجربه تاریخی یکصد سال گذشته ؛ اندیشه نوینی که منطبق بر ساختار اجتماعی ایران است واز درون ایران توسعه پیدا کرده است و گسترش و رشد و نمو پیدا نموده ؛همانا اندیشه هویت طلبی میباشد که خواسته بیش از ۷۵% جمعیت ایران را در بر میگیرد . بر پایه این اندیشه نوین ؛ کلیه اهداف و آرمانهای شکست خورده رهروان ایسمهای وارداتی قبلی ؛ جامه عمل خواهد پوشید و شعارهای یک قرن گذشته آنان ؛ که همان آزادی و رفاه و عدالت اجتماعی و قانونمندی و جامعه ای فارغ از تبعیض بود ؛عینیت پیدا خواهد کرد . نادیده گرفتن تنوع ملی در ایران ؛هر اندیشه وارداتی را محکوم به شکست خواهد کرد .شکست ناسیونالیسم و سوسیالیسم هم به علت نادیده گرفتن ساختار اجتماعی ایران بود .در مبارزات کنونی علیه حکومت متمرکز دینی ؛این اندیشه دموکراتیک و نوین میتواند در سراسر ایران ملتهای ستمدیده را به اعتراضات جدی و ساختار شکن تهییج کند و پتانسیل مبارزاتی را به نحو چشمگیری ارتقا دهد .
فرامرز بختیار