سوم اسفند سالروز کودتای شوم
۹۷ سال پیش در چنین روزی در سال ۱۲۹۹ کودتای شوم علیه دستاوردهای دموکراتیک انقلاب مشروطه بوقوع پیوست و.خودکامگی فردی و استبداد نوین آغاز گزدید .۴۶۰ تن از رجال سیاسی و روشنفکران مشروطه خواه دستگیر شدند و تعداد زیادی در حبس خانگی تحت نظز اداره تامینات قرار گرفتند . سیاست سرکوب ملیتهای مختلف شروع شد و لرهای بختیاری بیشرین صدمه را دیدند . سرداران بختیاری تعدادی اعدام شدند . در سال ۱۹۲۱ میلادی ؛ سرداران بختیاری عصر مشروطه از حکومتهای یزد وکرمان و اصفهان وکاشان برکنار شدند وحق داشتن گارد مسلح از آنان سلب گردید .در سال ۱۹۲۲ ؛ طوایف چهارلنگ از قلمرو حکومتی بختیاری جداگردیدند و خودگردانی های محلی و فدرالیسم سنتی که از دستاوردهای دموکراتیک مشروطیت بود خدشه دار گردید و انجمنهای ایالتی و ولایتی منسوخ گردیدند و نطامیان بیسواد که هیچگونه سابقه مدیریتی در مناطق ملی نداشتند در راس امور قرار گرفتند و پاسگاه های نظامی به سرکوب مردم پرداختند .سیاستهای تک زبانی و تک فرهنگی و انحصار منابع توسط دولت به شدت به اجرادرآمد .رشد روشنفکری و توسعه سیاسی اجتماعی که از زمان مشروطه شروع شده بود متوقف گردید .نشریه ها تعطیل شدند و اداره ممیزی سانسور جراید رادر اختیار گرفت .نظامیان که هیچگونه اطلاعی از ساختار اجتماعی و روند تکوین جوامع سیاسی نداشتند در مصدر امور قرار گرفتند و با لباسهای شخصی به عنوان وکیل و وزیر و کارمند درادارات مختلف منصوب گردیدند .اختناق و دیکتاتوری در جامعه حاکم گردید و هرگونه انتقاد و اعتراضی به شدت سرکوب میگردید . شعرا و نویسندگان زندنی شدند . نژادپرستی و تحقیر ملیتها وزبانها توسط دولت مرکزی اشاعه داده شد . درمقابل این تهاجمات شورشهایی در مناطق مختلف ایران آغاز گردید .درسال ۱۹۲۹ بختیاری غلیه استبداد مرکزی شورش کرد که به شکست انجامید و سه تن از فرماندهان سیاسی-نظامی آنها به دستور رضاشاه اعدام گردیدند . برنامه اعدامها هرروز درزندان قصر به جرادرمیامد .سردار فاتح پدر دکتر شاهپور بختیار و علیمردان خان و جعفر قلی خان سردار اسعد وخانبابا خان اسعد اعدام شدند . هنگام اعدام سردارفاتح رضاشاه نمیدانست که روزی خواهد آمد تا پسرش در فرودگاه بنشبند و منتظر باشد تا پسر سردار فاتح از مجلس رای اعتماد بگیرد تااو بتواند از کشور بگریزد .اینهم یکی از از بازیهای روزگار بود .درسال ۱۹۳۶ اقلیم بختیاری تجزیه گردید و به دوبخش جداگانه تقسیم شد .یک بخش آن جزو استان خوزستان و بخش دیگر به استان اصفهان منضم گردید .درسالهای ۱۹۳۸-۳۹ رضاشاه آخرین ضربه را به بختیاری وارد کرد و سران بختیاری را وادار کرد تادرزندان ؛سهام نفت و املاک خودرا به دولت مرکزی واگذار کنند .در حالیکه جهان به سوی پیشرفت و دموکراسی پیش میرفت ایران هرروز بیشتر از دموکراسی فاصله میگرفت .نوکیسه هایی که دربریگاد قزاق ماه ها حقوق دریافت نکرده بودند بر سرنوشت مردم سوار شدند و یک شبه صاحب قصرها و زمینها و املاک زیادی شدند و فرهنگ زمینخواری و اختلاس دولتی نهادینه گردید . رضاشاه کارخانجات دولتی را به نام خود ثبت میکرد و ۴۰۰۰ روستا در شمال به زور تصاحب کرده بود . میزان ۲۰۰ ملیون دلار در نیویورک در بانک سپرده بود . بقیه نایبها و سلطان و ل امنیه ها هم در شمال تهران صاحب خانه و ویلا گردیدند . جواهرات زیادی در جنگهادر داخل ایران از مناطق لرستان توسط قوای دولتی به غنیمت گرفته شد و کشور از مسیر پیشرفت باز ماند . چند شهر مرکزی بزک شدند و دارای برق و سینما و ساختمان گردیدند و بقیه ایران که متعلق به ملتهای غیر فارس بود به حال خود رها گردید . بافرار رضاشاه در شهریور بیست مردم به شادی پرداختند و فضای سیاسی قدری باز گردید . کلیه مشکلات و معضلات سیاسی –اجتماعی که امروزه با آن درگیر هستیم ریشه در دوران سرکوب فرهنگی .سیاسی اقتصادی آن دوران دارد که در نهایت منجر به سقوط سلطنت پهلوی گردید . ملیتهای غیر فارس که زبان و پوشش و تاریخ و جغرافیایشان مورد تهدید قرار گرفته بود و حدود ۷۵% جمعیت ایران را تشکیل میدادند ؛در ادامه سلطنت ؛بعد از رضا شاه هم همواره به حاشیه رانده شدند و در محرومیت نگاهداشته شدند و نسل بعدی آنها که مهاجرین اجباری به شهرهای مرکزی بودند پتانسیل قدرتمندی شدند تا دراهپیماییها موجبات سقوط سلطنت رافراهم کنند .
فرامرز بختیار
بیشتر بخوانید:
ترفند های استبداد داخلی
موثر ترین حیله ها؛کهن ترین حیله ها هستند… دولت مرکزی با هماهنگی با استعمار خارجی …