بدنه نظامی – امنیتی دیکتاتوری پیشین ونسل دوم بازجویان کمیته مشترک و فرزندان سرهنگها و گروهبانهای شاه سابق ؛خودرا در تشکلهایی مخفی کرده اند و تحت نام ایران و ایرانگرایی و مشروطه و پان ایران و جبهه ضد ملی ؛ کماکان به سمپاشی مشغول میباشند . با اینکه مدت ۴۰ سال است که در کشورهای فدرال اروپا و امریکا زندگی میکنند واز مواهب دموکراسی و حقوق بشر بهره مند شده اند اما افکار آنان همچنان متحجر باقی مانده است . با اینکه ظاهر خودرا غربی کرده اند اما جهل و تعصب خودرا همچنان از ایران با خود آورده اند و درون هسته های خود میلولند .با اینکه اولین نفراتی بودند که وطن را در چمدان قرار دادند و فرار کردند ؛اما خودرا وطن پرست مینامند و دیگر مردمان رنجدیده و شاه گزیده را وطنفروش .با اینکه هیچ اطلاعی از تاریخ و جغرافیای مناطق ملی ندارند و اسم مناطق و شهر های مارا نمیتوانند صحیح تلفط کنند و نمیدانند این شهرها در کجای نقشه ایران قرار دارند ؛همواره خودرا اصل میپندارند و بقیه را فرع .اینها رسوبات همان سیاست های ضد ملی درایران هستند که با کودتای شوم سوم اسفند به دست سرهنگ آیرونساید ؛علیه مشروطیت با قلدری قدرت را ربودند و در حفظ منافع استعمار و سرکوب ملیتها فعال مایشا شدند و اجازه ندادند تا نهال دموکراسی خواهی انقلاب مشروطه در ایران بارور شود و مسیر را منحرف کردند و جلوی رشد جنبش روشنفکری را سد کردند .تمامی نشریات را تعطیل کردند و دهان شعرا را دوختند و با ارتش خود که ملغمه ای بود از قزاقان روسی و ژاندارمری سوئدی و نیروهای کلنیالی ارتش انگلیس ؛درایران به تاخت وتاز پرداختند و مردم بیگناه و زن وبچه های غیر مسلح ایلات و عشایر را کشتند و غارت کردند و اموال و احشام را باکامیونهای ارتشی به تهران بردند و به پاس این ایران ستیزی به خود مدالهای حلبی زیادی آویزان کردند و به پخش عناوین و مناصب برای خود پرداختند .امروزه هم همان شوونیسم کور را دنبال میکنند و غافل از پیشرفت زمان هستند . نگاه همان نگاه است . نگاه حاکم بر محکوم . امروزه هم نقاب بر چهره زده اند و در پی احیای مناسبات تبعیض آمیز ودر رویای شیرین به دست اوردن ارتش و ساواک و جواهرات سلطنتی میباشند .با جمهوری اسلامی هم کاری ندارند و در رابطه با فرهنگ ستیزی و زبان ستیزی و ملت ستیزی ؛اینها با همتایان درونمرزی خود همفکر و همسو و هماهنگ عمل میکنند و چه بسا پیامهایی هم با فائزه و حسین خمینی هم رد وبدل میکنند .در جلسه ای که خصوصی در چند سال پیش داشته اند تمام وقت و انرژی انها صرف این شده بود که چگونه مانع حق طلبی ملیتهای دربند ایران بشویم .یکی ازانها گفته بود :دوستان کتابی هست به نام قومیت و قومگرایی ؛توصیه میکنم آنرا بخوانید . دیگری افاضه نموده بود :نباید گذاشت این اصطلاحات جدید اینها جا بیفتد .دیگری گفته بود چرا راجع به اینها مقاله نمینویسید ؟ راه حل دموکراتیک یعنی چی ؟موضع مادر مقابل داشتن پرچم برای قومیتها چیست ؟ حالا مناطق ملی را هم علم کرده اند . باید با این گفتمان از الان که کوچک است برخورد کنیم .نباید بگذاریم گفتمان فدرالیسم به یک گفتمان موثر تبدیل شود .یکی گفته بود باید در سرچشمه جلوی آب را بگیریم .ما رفراندوم منطقه ای را قبول نداریم .اما زیباترین جمله را یکی گفته بود که نشان از استیصال انها میباشد .اوگفته بود :اینها خیلی هم زرنگ میباشند و خیلی هم روی حساب دارند کار میکنند .اگر اصطلاحات را تغییر بدهید کار تمام است .یک کلمه هم از مواضعشان پایین نیامده اند .
دوستان و همرزمان آزاده ؛ حالا متوجه شدید چرا اینها از فعالیت سازنده و حنبش ضد تبعیض ملیتها عصبانی هستند و اخیرا بیانیه مشترکی علیه ما صادر کرده اند .مبارزه ما با اینها یک سابقه ۹۰ ساله دارد و این ورشکستگان به تقصیر در وجب به وجب مناطق ملی در لرستان .اذربایجان .بلوچستان .خوزستان . قشقایی .کهگیلویه . ممسنی . بویر احمد .ترکمنصحرا .فریدن و بختیاری ؛با تمام تجهیزات ارتشی ؛زرهپوش و مسلسل و طیاره به سرزمینهای ما تجاوز نظامی کرده اند و جنگهایی سختی صورت گرفته است و شکستهای حقارت انگیزی داشته اند که تبلور انهارا در اشعار حماسی لرستان و دیگر ملیتهامیتوان شنید که هنوزه هم نسل اندر نسل دهان به دهان میگردد .نطامی کله پوستی لنگا ملاری مو گودومت توجنگ مکن وا بختیاری .یک نمونه کوچک آن است که استعاره ای است از شکست ارتش و فرار انها بدون یونیفورم وپوتین درکوههای بختیاری درسال ۱۳۳۱.
به عقیده من این واپسماندگان استبداد پیشین حق دارند از دست ما عصبانی باشند و مخالف ما باشند چون تمام حیله ها و تزویرهایی که در دانشکده های افسری و دوره های آموزشی ساواک آموخته بودند به کار بستند در این ۴۰ سال گذشته در اپوزیسیون که جلوی حق طلبی و هویت طلبی ملیتهای محروم را سد کنند ؛اما موفق نشدند و امروزه شاهد خروش ملیونها نفر فرزندان مادر سراسر کشور و مناطق ملی هستند که مرگ بر تبعیض و دیکتاتوری سرداده اند و خواهان مشارکت سیاسی تمام ملیتهادر امور هستندو تقسیم ثروت ملی و قدرت سیاسی را دریک سیستم فدرال وسکولار خواهان میباشند .مادر میدان اندیشه اینهارا به چالش کشیدیم و درمیدان منطق واستدلال منکوب ما شده اند ؛باعث افتخار ما است که این چنین تفکرات تمامیتخواهانه و انحصارطلبانه و ضد دموکراتیکی در مقابل ما قرار دارد .وای به حال ما اگر مخالف نداشتیم .تنها کاری که از دست اینها بر میاید شایعه پراکنی و انحراف افکار و جعل تاریخ و کتمان موجودیت ملیتها و زبانها ودیگر اعمال موذیانه میباشد
Home / مقالات / جوابیه ای برافاضات سلطنت طلبان در رابطه با تشکلهای ملی وحضورفعال ملیتهادرجنبشهای سراسری
بیشتر بخوانید:
ترفند های استبداد داخلی
موثر ترین حیله ها؛کهن ترین حیله ها هستند… دولت مرکزی با هماهنگی با استعمار خارجی …