مرحوم سپهبد بختیار از افراد تاثیر گزار در جامعه ایران بود .هرچند که در تحکیم سلطنت پهلوی کوششهای فراوانی انجام داد ،ولی آنچه اورا از بقیه تیمسارها متفاوت میکند ،یک دهه مبارزه با دیکتاتوری و فساد دربار پهلوی به منظور ایجاد جامعه ای دموکراتیک و همه شمول و رفع تبعیض از ملیتها بود .
تیمسار بختیار فردی تحصیل کرده و محجوب بود .جسارت و شجاعتش زبان زد خاص و عام بود .خوی ایلیاتی او موجب صداقت و سادگی او بود و در عین حال علو طبع و بزرگ منشی خاص به او داده بود .ترقیات سریع اودر کسب مدارج نظامی ، اورا جوان ترین سپهبد ارتش های جهان ساخته بود در سن ۴۴ سالگی . محبوبیت بیش از حد او باعث نگرانی شاه گردید . به خصوص زمانی که بختیار با جان کندی دو ساعت در کاخ سفید ملاقات داشت و قرار بود به منصب نخست وزیری ارتقا یابد و به فساد و دیگتاتوری شاه پایان دهد ، شاه اورا از ایران تبعید کرد و دو سال بعد خلع درجه کرد . بختیار در تبعید مبارزه وسیعی را علیه شاه سازمان داد و به عنوان یک شخصیت برجسته و کاریزماتیک باعث شد تا نیروهای مختلف اپوزیسیون به او ملحق شوند . افرادی که قبلا در ایران مخالف سپهبد بختیار بودند حالا از به ملاقات او در بغداد میامدند . از همه طیف ها بودند . از توده ایها ،رادمنش و کشاورز صدر . از کردها ملامصطفی بارزانی ، جلال طالبانی ،ژنرال پناهیان ،خسرو خان قشقایی ، با کنفدراسیون دانشجویی و با مقر خمینی در بغداد و در داخل با داریوش فروهر و سنجابی و بقیه مخالفین سلطنت و خودکامگی فردی در ایران در تماس بود.
شاه مستقیم عملیات ترور بختیار را دنبال میکرد و ساواک عده ای را نفوذ داد در تشکیلات بختیار . هنگامی که بختیار در لبنان در زندان بود و اسلحه های او در فرودگاه لو رفته بود ، شاه خسروداد را فرستاد با چک سفید امضا تا اورا به تهران بیاورند اما دفاع کامیل شمعون و کمال جمبلاط ،جمال عبدالناصر،شارل هلو و دیگر سیاسیون لبنان و جهان عرب که زمانی با بختیار در دانشگاه بیروت همکلاس بودند ، و مقاله ای که ژان پل سارتر در حمایت از بختیار بر مبنای حقوق بشر نوشت ،باعث شد تا خسروداد ناکام به تهران باز گردد .
هدف بختیار ایجاد یک جمهوری دموگراتیک با تضمین حقوق ملیتها بود .مقدار زیادی اسلحه از طریق مرز های غربی به ایران فرستاد و بختیار هر روز ساعت ۹ شب به وقت ایران با مخالفین سلطنت از طریق رادیو بغداد صحبت میکرد و امیدی در دلهای ملیتهای محروم ایجاد شده بود و از سراسر ایران .عربها .کردها .لرها و بلوچها با و در تماس بودند و منتظر ورود او .بارقه امیدی در دل محرومین ملیتها دمیده شده بود . درهمین ایام ساواک برای ما هم مشکلاتی ایجاد گرد و خانه مارا در چهارمحال بختیاری ، از طرف هنگ اصفهان و ساواک تهران و ژاندارمری شهرکرد ،ساعت ۴ صبح ،محاصره کردند و به دنبال ۱۸ هزار اسلحه کاوش کردند . پدرم به انها گفت چطور ممکن است من ۱۸ هزار اسلحه را از مرزهای غرب کشور تا اینجا آورده باشم و کسی متوجه نشده باشد . به هر حال یک تفنگ برنو کوتاه با خود بردند که جهاز مادر من بود و پدرم راهم در تهران زندان کردند .این هم از حماقت های ساواک بود .
بالاخره در روز دهم جولای ۱۹۷۰،ساواک موفق شد شادروان بختیار را در منطقه سعدیه عراق در سر مرز ایران ترور کند و لکه ننگ دیگری در پرونده خود به یادگار گذارد . شاه با افتخار این ترور را به گردن گرفت و با افتخار از آن یاد کرد . این ترور ،نقطه شروع سقوط رژیم شد و طولی نکشید که به همت جوانان ملیتها و دیگر نیروهای مبارز ،سلطنت ساقط شد .
بیشتر بخوانید:
خشونتگرا یا خشونت پرهیز ؟
خشونت، بخشی از فرهنگ ما ایرانیان است .روزانه شاهد خشونت کلامی در تمام ابعاد جامعه …