غارت و چپاول ملت لر
با نزدیکی به آغاز مدارس بر آن شدیم تا از دردی نام آشنا یاد کنیم تا بلکه وجدانهای دوگانه و انسانیت های قابل جهت دهی شاید بیدار شود
از طی مسافت های چندین کیلومتری توسط فرزندان کم سن و سال ملت لر بعلت نبود امکانات آموزشی اولیه در دل کوهها و دشت ها برای رسیدن به کلاس درس برایتان بگویم……
از فقدان مقاطع تحصیلی بالاتر و ترک تحصیل اجباری کودکان به علت فقر و نداری برای شرکت در کلاسهای شهرهای اطراف درد دل کنم…..
از برگزاری کلاسهای آموزشی در کاهدان و کانکس و چادر و کپر بنالم…..
از غرق شدن معلم عشایری در سیل و تعطیلی یکساله تحصیل بازگو کنم….
به قطع شدن انگشت دستان فرزندانمان بعلت نبود حتی یک پل عبور چوبی توسط گرگر اعتراض کنم….
و یا برعکس به فاشیست حکومتی اعتراض کنم
به برگزاری کلاسهای تمام الکترونیک برای دیگران!!!!
به مدارس تمام هوشمند!!!!
به مدارس نوساز با مدرنترین امکانات رفاهی و آموزشی!!!
به کلاسهای فوق برنامه و تقویتی!!!
به برنامه های روانشناسی و منطبق بر علم روز در این مراکز!!!!
به دایر کردن مراکر تخصصی تحقیقاتی در جهت رشد علمی کودکانشان!!!!!
آیا این تفاوت و تبعیض در آینده کودکان ما تاثیری ندارد؟؟؟؟
و حال ….
از نفت و گاز لرها بگویم….
از آب و منابع لرها بگویم….
از سرزمین پرلطف و گشاده دستشان بگویم….
اگر این ظلم و بی عدالتی نیست پس چیست؟؟؟؟
اگر غارت و چپاول نیست پس چه نامی دارد؟؟؟
اگر حقارت شعارهای انسانی و اسلامی این افراد نیست پس کدام است؟؟؟
حکومت فاشیست تنها به پروار کردن اعوان و انصار خود می اندیشد و باقی مردم محصور در این سرزمین در تفکرات پلید آنها جایی ندارند
شاهد لرزش پایه های ظلم هستیم به امید روزی که این بنای بدشگون بر سر معماران آن آوار شود