این نیایشگاه توسط اونتاش گال (پیرامون ۱۲۵۰ پ. م.)، پادشاه بزرگ ایلام باستان، و برای ستایش ایزد اینشوشیناک، نگهبان شوش (شهر باستانی)، ساخته شدهاست.
مکان جغرافیایی زیگورات چغازنبیل در ۴۵ کیلومتری جنوب شوش (شهر باستانی) و ۳۵ کیلومتری غرب شهر شوشتر، در نزدیکی منطقه باستانی هفتتپه است.
«چغازنبیل» که نام باستانی این بنا است، واژهای محلی و مرکب از دو واژه «چُغا» (در زبان لری به معنی «تپه») و زنبیل (به معنی «سبد») است که اشارهای است به مکان معبد که تپه بوده و آن را به زنبیل واژگون تشبیه میکردند. این مکان نزد باستانشناسان به «دور-اونتَش» معروف است که به معنای «دژِ اونتش»» است.
این نیایشگاه توسط اونتاش ناپیریش (حدود ۱۲۵۰ پ. م.)، پادشاه بزرگ ایلام باستان، و برای ستایش ایزد اینشوشیناک، الهه نگهبان شوش (شهر باستانی)، ساخته شده است. و در حمله سپاه خونریز آشور بانیپال به همراه تمدن ایلامی ویران گردید. در سال ۱۸۹۰ میلادی زمینشناس سرشناس ژاک دو مورگان گزارش میدهد که در ناحیه چغازنبیل معادن نفت وجود دارد. گویا شرکت نفت ایران در پی همین گزارش بود که پایهگذاری شد. پس از گذشت پنجاه سال مهندسانی که سرگرم فعالیتهای نفتی در چغازنبیل بودند آجری را یافتند که روی آن نوشتههایی بود. آجر را برای باستانشناسانی که در شوش کاوش میکردند فرستادند و پس از آن یک زنجیره کاوشهایی در چغازنبیل صورت گرفت که به کشف معبد چغازنبیل و آثار مهم دیگری انجامید. سدههای متمادی این بنا در زیر خاک به شکل زنبیلی واژگون مدفون بود تا اینکه به دست رومن گیرشمن فرانسوی در زمان پهلوی دوم از آن خاکبرداری گردید. گرچه خاکبرداری از این بنای محدب متقارن واقع شده در دل دشت صاف موجب تکمیل دانش دنیا نسبت به پیشینه باستانی ایرانیان گردید، اما پس از گذشت حدود ۵۰ سال از این کشف، دست عوامل فرساینده طبیعی و بی دفاع گذاشتن این بنا در برابر آنها آسیبهای فراوانی را به این بنای خشتی – گلی وارد کرده و خصوصاً خباقی مانده طبقات بالایی را نیز دچار فرسایش شدید کرده است
چغازنبیل جزو معدود بناهای ایرانی است که در فهرست آثار میراث جهانی یونسکو ثبت شده است. و متاسفانه در معرض بی مهری و بی توجهی دشمنان این ملت قرار گرفته است
وقتی کویرگرایان و تمامیت خواهان تنگ نظر تاریخ ایران را ۲۵۰۰ سال تعریف میکند و با سیاست های استعماری انگلیس و فرمانبرش رضاخان و رسانه های سلطنت طلب ملت لُر را از تاریخ کهن خود دور میکنند دیگران از این غفلت نهایت سوءاستفاده را میکنند
طبق نظریه پروفسور کنتنو و آندره گدار عیلامیان و کاسیت ها جز نژاد آسیانیک دسته بندی میشوند
مارسلا پمبریف عیلام شناس هلندی نیز لرها را بازمانده این اقوام باستانی میداند و شباهت بی نظیر چوغای بختیاری با این سازه کهن و تازه از خاک سربرآورده را نیز دلیلی بر مدعای خویش میداند
والتر هینتس عیلام شناس آلمانی عیلامیان را ” پروتو لُر Proto Lur ” معرفی میکند و آن ها را لُر میداند، تمامی آثار باستانی عیلامی کاسیتی هم در جغرافیای مردمان لُر از ایلام و خرم آباد گرفته تا شوش و خوزستان و ممسنی هستند
در دیگر مناطق لرنشین از ایلام گرفته تا بوشهر و خوزستان و همچنین در شهرستان دورود نیز چندین تپه و روستا با پسوند و یا پیشوند چقا هست که این نشان از همریشگی و اثبات نظریات باستان شناسان معتبر دنیاست؛
چغابهرام
چغادی
چغا سُرَه
و ..
این نیایشگاه توسط اونتاش گال (پیرامون ۱۲۵۰ پ. م.)، پادشاه بزرگ ایلام باستان، و برای ستایش ایزد اینشوشیناک، نگهبان شوش (شهر باستانی)، ساخته شدهاست.
مکان جغرافیایی زیگورات چغازنبیل در ۴۵ کیلومتری جنوب شوش (شهر باستانی) و ۳۵ کیلومتری غرب شهر شوشتر، در نزدیکی منطقه باستانی هفتتپه است.
«چغازنبیل» که نام باستانی این بنا است، واژهای محلی و مرکب از دو واژه «چُغا» (در زبان لری به معنی «تپه») و زنبیل (به معنی «سبد») است که اشارهای است به مکان معبد که تپه بوده و آن را به زنبیل واژگون تشبیه میکردند. این مکان نزد باستانشناسان به «دور-اونتَش» معروف است که به معنای «دژِ اونتش»» است.
این نیایشگاه توسط اونتاش ناپیریش (حدود ۱۲۵۰ پ. م.)، پادشاه بزرگ ایلام باستان، و برای ستایش ایزد اینشوشیناک، الهه نگهبان شوش (شهر باستانی)، ساخته شده است. و در حمله سپاه خونریز آشور بانیپال به همراه تمدن ایلامی ویران گردید. در سال ۱۸۹۰ میلادی زمینشناس سرشناس ژاک دو مورگان گزارش میدهد که در ناحیه چغازنبیل معادن نفت وجود دارد. گویا شرکت نفت ایران در پی همین گزارش بود که پایهگذاری شد. پس از گذشت پنجاه سال مهندسانی که سرگرم فعالیتهای نفتی در چغازنبیل بودند آجری را یافتند که روی آن نوشتههایی بود. آجر را برای باستانشناسانی که در شوش کاوش میکردند فرستادند و پس از آن یک زنجیره کاوشهایی در چغازنبیل صورت گرفت که به کشف معبد چغازنبیل و آثار مهم دیگری انجامید. سدههای متمادی این بنا در زیر خاک به شکل زنبیلی واژگون مدفون بود تا اینکه به دست رومن گیرشمن فرانسوی در زمان پهلوی دوم از آن خاکبرداری گردید. گرچه خاکبرداری از این بنای محدب متقارن واقع شده در دل دشت صاف موجب تکمیل دانش دنیا نسبت به پیشینه باستانی ایرانیان گردید، اما پس از گذشت حدود ۵۰ سال از این کشف، دست عوامل فرساینده طبیعی و بی دفاع گذاشتن این بنا در برابر آنها آسیبهای فراوانی را به این بنای خشتی – گلی وارد کرده و خصوصاً خباقی مانده طبقات بالایی را نیز دچار فرسایش شدید کرده است
چغازنبیل جزو معدود بناهای ایرانی است که در فهرست آثار میراث جهانی یونسکو ثبت شده است. و متاسفانه در معرض بی مهری و بی توجهی دشمنان این ملت قرار گرفته است
وقتی کویرگرایان و تمامیت خواهان تنگ نظر تاریخ ایران را ۲۵۰۰ سال تعریف میکند و با سیاست های استعماری انگلیس و فرمانبرش رضاخان و رسانه های سلطنت طلب ملت لُر را از تاریخ کهن خود دور میکنند دیگران از این غفلت نهایت سوءاستفاده را میکنند
طبق نظریه پروفسور کنتنو و آندره گدار عیلامیان و کاسیت ها جز نژاد آسیانیک دسته بندی میشوند
مارسلا پمبریف عیلام شناس هلندی نیز لرها را بازمانده این اقوام باستانی میداند و شباهت بی نظیر چوغای بختیاری با این سازه کهن و تازه از خاک سربرآورده را نیز دلیلی بر مدعای خویش میداند
والتر هینتس عیلام شناس آلمانی عیلامیان را ” پروتو لُر Proto Lur ” معرفی میکند و آن ها را لُر میداند، تمامی آثار باستانی عیلامی کاسیتی هم در جغرافیای مردمان لُر از ایلام و خرم آباد گرفته تا شوش و خوزستان و ممسنی هستند
در دیگر مناطق لرنشین از ایلام گرفته تا بوشهر و خوزستان و همچنین در شهرستان دورود نیز چندین تپه و روستا با پسوند و یا پیشوند چقا هست که این نشان از همریشگی و اثبات نظریات باستان شناسان معتبر دنیاست؛
چغابهرام
چغادی
چغا سُرَه
و ..