هویت طلبی و ضدیت با خود کامگی و انحصار طلبی و روحیه دموکراسی خواهی ملیت ها جایگاه شایسته خود را در بین اپوزیسیون واقعی ایرانیان یافته است. ازاد اندیشان که علت عقب ماندگی ها را درک کرده اند با توجه به کثیر المله بودن کشور ایران و تکثر فرهنگی – زبانی در ایران؛فدرالیسم را تنها گزینه دموکراتیک برای ایران همیشه محروم از دموکراسی میدانند.فدرالیسم که ضامن اجرای دموکراسی در ایران میباشد کوتاه ترین و کم هزینه ترین راه است برای کسب اولیه ترین حقوق سیاسی-اجتماعی-اقتصادی که تا به حال ملیت ها از ان محروم بوده اند.
گفتمان سیاسی مطالبه محور؛ اندیشه برتر و مهمترین گفتمان موجود میباشد زیرا در بر گیرنده منافع ملی ۷۵% جمعیت ایرا ن واکثریت مناطق ملی که در پیرامون قرار دارند میباشد. این گفتمان باعث پولاریزه شدن اپوزیسیون به دو قطب تمرکز گرا و تمامیت خواه در یک سمت و دموکرات و ازادیخواه در سوی دیگر گردیده است. طیف راست و سلطه طلب تا به حال با سکوت خود سعی در ممانعت از انتشار این اندیشه در بین جوانان پویای حقیقت داشت و با استفاده از استراتژی توطئه سکوت سعی در مسکوت نگاهداشتن ان داشت؛ اماا فعالیت های گسترده کنگره ملیت های ایران فدرال همراه با نخبگان سیاسی و نسل تحصیلکرده ملیتها در سطوح ملی و بین المللی باعث شد تا واقعیات جامعه ایران برهمگان اشکار شود و سلطه طلبان که فاقد هر گونه اندیشه و راهکار عملی برای نجات ایران میباشند مجبور شدند سکوت ۳۰ ساله را بشکنند و به میدان بیایند ؛اما به منظور تشویش اذهان و واژگون نمایی که در ان از تبحر خاصی برخوردار هستند ؛ گفتار خودرادر رابطه با اشکالات و خطرات و موانع فدرالیسم و غیر عملی بودن ان و مترادف بودن ان با تجزیه ایران شروع کردندو سعی در ایجاد اغتشاش فکری کردند که این استراتژی کهنه هم به انان کمکی نکردو باعث دو دستگی در بین انان و ریزش نیرو و تضاد در گفتار و کردار انان گردید.هموطنان تمرکز گرای ما با اینکه در کشور های فدرال زندگی میکنند و هر روزه از مواهب فدرالیسم و عدم تمرکز در کشور های دموکراتیک اروپایی و امریکایی و اسکاندیناوی بهره مند میباشند اما همواره با عداوت و پیشداوری و با تفکر قالبی با این پدیده مدرن برخورد میکنند اما به هر حال برای ما جای بسی خوشوقتیست که میبینیم این دوستان در این جهت گام برداشته اند ؛هر چند لنگ لنگان و با یک تاخیر ۲۰ ساله.امید است این هموطنان بیش از این بر باطل پا فشاری نکنندو قبل از انکه اظهار نظر کنند؛ فدرالیسم را مطالعه کنند و در عین حال از مضرات سنترالیسم اگاه شوند و به دنبال احیای روابط شکست خورده و مردود و مطرود نباشند . تمام ناهنجاری ها و عقب ماندگی های سیاسی-اجتماعی ایران به علت وجود دولت متمرکز و انحصار گر و خود کامگی دولت های مرکزی در تهران بوده است . تمام انرژی دولت در این ۸۰ سال گذشته صرف این شده است که از همه احاد کشور افراد یک شکل یک زبان یک دین یک لباس و یک حزب و یک عقیده درست کند و این سد بزرگی بوده است در راه دستیابی به دموکراسی و و توسعه و پیشرفت و باعث عقب افتادگی ما شده است .
تراکم قدرت در مرکز باعث تراکم ثروت میشود و تراکم ثروت و قدرت در مرکز باعث دیکتاتوری و سرکوب و فساد مالی و فقر در جامعه میگردد. سنترالیسم در ایران باعث گردیده است تا شکاف عمیقی بین مرکز و پیرامون ایجادشود و کشور از نظر سیاسی. اقتصادی و فرهنگی تجزیه و تفکیک شود و هیچگونه همبستگی ملی ایجاد نشود. عدم پاسخگویی دولت متمرکز به مردم و عدم رعایت قانون توسط خودکامگان در مرکز باعث ایجاد هرج و مرج و بی برنامگی میگردد ودر جامعه باعث سقوط ارزش های اخلاقی ؛بی تفاوتی؛و عدم مسئولیت پذیری و مشارکت سیاسی میگردد. فدرالیسم راه حل مناسبی خواهد بود برای حل معضل تمرکز و تراکم قدرت سیاسی و تقسیم عادلانه قدرت و ثروت بین سطوح مختلف مملکت باعث شکوفایی و توسعه اجتماعی و فرهنگی و پیشرفت صنعتی و اقتصادی میگردد. در نظام فدرال تصمیم گیری بر اساس دیکتاتوری اکثریت بر اقلیت نیست ؛بلکه بر اساس اجماع عمومی و مذاکره است . فدرالیسم مرحله به مرحله به اجراء در خواهد امد ؛چون روند دموکراتیزه کردن گام به گام میباشد. فدرالیسم تبلور دموکراسی و حق اراده عمومی میباشد یعنی حق حاکمیت ملی ؛ که ما علیرغم تحولات سیاسی گوناگون همواره از ان محروم بوده ایم . و در خاتمه اینکه از مهم ترین پیش شرط های لازم برای موفقیت نظام فدرال ؛ وجود فرهنگ سیاسی بالا و تعامل؛پذیرش تنوع و تکثر؛احترام به فرهنگها و زبانها ؛ و مناعت طبع و ازاد منشی و عدم برتری طلبی و خود محور بینی و سلطه گری میباشد . به امید ان روز
فرامرز بختیار
بیشتر بخوانید:
دموکراسی پارلمانی و سابقه آن درایران
در قانون اساسى مشروطه, براى جلوگیرى از خود کامکى پادشاه و مشارکت مردم در اداره …