نا به دلایل و تعاریف فوق، ایران کشوری است کثیرالملله. درایران بغیر از اقلیت های دینی – مذهبی، ملت های تورک آذربایجان، کردها، بلوچها، فارسها، تورکمنها و اعراب زندگی میکنند. تا بکار آمدن حکومت پهلوی سیستم اداری کشورایران سیستم غیرمتمرکزبود. امورات داخلی دهات، شهرها وایالات توسط انجمنهای محلی و هیاتهای ریش سفیدان، معتمدین و اصناف اداره میشد. وظیفه دولت مرکزی جمع آوری مالیات، حفاظت از امنیت راه ها و پاسداری ازمرزهای کشوربود. بهمین خاطر کشورایران “ممالک محروسه ایران” نامیده میشد.
ناکام ماندن هدفهای دموکراتیک انقلاب مشروطیت و زیر پا گذاشته شدن اصل”انجمنهای ایالتی و ولایتی سبب بروز نارضایتی های عمیق و کوششهای خودمختار طلبانه در بعضی از ایالات کشور شد. تشکیل دولت ملی اذربایجان بدست شیخ محمد خیابانی، جنبش جنگل، تشکیل منطقه خودمختارعربستان بدست شیخ خزعل، جمهوری تورکمنستان بدست عثمان آخوند کوششهائی بودند در راستای حق خودمختاری واداره امورداخلی بدست خود. با سرکار آمدن رضا شاه بنیانگذار سلسله پهلوی پان ایرانیسم و شونیزم عظمت طلبانه زبانی – نژادی (زبان فارسی و نژاد آریائی) جزئی از ایدئولوژی دولتی شد. وجود خلقهای متنوع در ایران نفی، تحصیل بزبان آنها قدغن و تبعیض اقتصادی و سیاسی در دستور کار دولت قرار گرفت. رضا شاه با پشتیبانی انگلستان و با استفاده از قوای نظامی موفق به متمرکز کردن سیستم اداری کشور و تحمیل شرایط استعماری به خلقهای غیرفارس شد.علیرغم این، خلقهای غیرفارس لحظه ای از مبارزه بر علیه استعمارفرهنگی –اقتصادی و کوشش برای تعین حق سرنوشت خویش نکاستند
فرامرز بختیار