تازه ها
Home / مصاحبه / بازبینی علل و انگیزه های حمایت ملت لر از رژیم

بازبینی علل و انگیزه های حمایت ملت لر از رژیم

در جوامع عقبمانده جهان سوم که پیش شرطهای لازم برای دموکراسی در جامعه به وجود نیامده است ؛ سیاست به عنوان یک فلسفه و اندیشه و سیر افکار ؛رشد نیافته است اما سیاست زدگی در تمام طیفهای مختلف جامعه وجود دارد .در کشورهای پیشرفته صنعتی اروپا ؛مردم دغدغه نان ندارند . بیمه های مختلف دولتی؛ از قبل از به دنیا آمدن تا دوران مهد کودک و تحصیلات دانشگاهی واشتغال و بیکاری ظیفه دارند از خانواده ها حمایت کنند . یک سیستم سوسیالیزم نرم اروپایی؛ وظیفه پرداخت مقرری و مسکن و بازنشستگی و درمان مردم را به عهده دارد . در نتیجه ملتها میتوانند ازادانه نظرات و دیدگاههای خودرا بیان کنند واز دولت انتقاد کنند و خوهان امتیازات بیشتری شوند بدون اینکه ترسی از شکنجه و زندان داشته باشند و با بهره مند بودن از فرصت های مناسب برای همه اقشار جامعه ؛ مسیر موفقیت را درزندگی طی کنند . اما در ایران ؛سیاست به معنی دارابودن قدرت سرکوب و قدرت مالی و درهم شکستن خواسته ها و نظرات متفاوت میباشد .به همین دلیل گروه های اجتماعی فرودست که دراثر سیاستهای خصمانه دولتی به انزوا و محرومیت و بیکاری و عدم بضاعت مالی رسیده اند و طعم تلخ نداری و عدم امکانات و توسعه نیافتگی را چشیده اند ؛اولین گروه هایی هستند که برای بقای خود و نجات فرزندانشان ؛ خودرا به بدنه حکومت جدید متصل میسازند تا از فقر تحمیلی و نابودی خانوادگی نجات پیدا کنند .برای گروه های اجتماعی که برای دهه های متمادی تحت سرکوب ارتش و اشغال نظامی و تحقیر و توهین بوده اند و هیچگونه امیدی به اینده نداشته اند ؛اتصال به حکومت جدید ؛دریچه ایست که انان را به رفاه مادی و برخورداری از شام شب رهنمون میسازد .انقلاب در ایران و سقوط سلطنت ؛ این موقعیت را برای ملت لر فراهم کرد تا خودرا از این بن بست ۷۰ ساله رهایی بخشد و تکانی بخورد و از موقعیت و مناسبات جدید به نفع خود و خانواده محروم خود ؛بهره ای ببرد و خسارات دولتهای پیشین را جبران نماید . آثار ناخوشایند حمله ارتش و اعمال شنیع قصاب لرستان هنوز در مخیله پیران و ریشفیدان قوم تسکین نیافته بود . آثار غارت و چپاول اموال و احشام و زیور الات زنان لر هنوز ذهن جامعه لررا آزار میداد و اثار منفی خودرا نمایان ساخته بود .اولین ریسمانی که در اوج ناامیدی پیدا شد . جامعه محرومیت کشیده لر بدان متصل شد تا خودرا از این واماندگی نجات دهد . جامعه لر ؛چه انانی که توان مهاجرت نداشته بودند و درروستاها با کمترین امکانات آموزشی درمانی بهداشتی ماندگار شده بودند ؛چه آنهایی که کوچ اجباری انان را به فلات مرکزی رهسپار کرده بود و چه انهایی که در حلبی ابادها و در کوره پز خانه ها به کار اجباری مشغول بودند و چه انانی که در تپه ها ی تهران برای امرار معاش به جمع اوری پلاستیک مشغول بودند و چه انانی که بصورت عمله ساختمان در شهرهای مرکزی روزها کار میکردند و شب ها ناله های سوزناک سر میدادند ؛همه متفقا از سکون و دلمردگی خارج شدند و تحولات سیاسی را به فال نیک گرفتند تا سهم خودرا از سفره انقلاب بگیرند .ایجاد نهادهای دولتی گوناگون موقعیت مناسبی در شهرستانها و روستاهای لرستان و بختیاری و کهگیلویهه و بویر احمد فراهم ساخت تا لرها به استخدام جهاد سازندگی ؛بنیاد مستضعفان ؛بسیج عشایری؛ سپاه پاسداران ؛ سازمان ارتش ؛ بخشداریها ؛استانداری ها ؛ ستادهای مختلف نماز جمعه ودیگر نهادهای ریز و درشت درآیند و دارای مزد و حقوق ماهانه برای اولین بار در عمر خود بشوند . شروع جنگ ایران وعراق هم چند سال بعد از انقلاب ؛ مزید بر علت شد و با توجه به اهمیت یافتن مناطق لرنشین در مرزها و با توجه به دارا بودن فرهنگ تفنگ دردت بجونم ؛موقعیتی ایجاد کرد تا نوباوگان و جوانان تحقیر شده و انکار شده لر ؛بتوانند موجودیت خودرا ثابت کنند ؛هرچند تحت لوای لشگر صاحب زمان یا تیپ قمر بنی هاشم . برای او مهم نبود تحت چه عنوان و چه برنامه ای .حتی اعتقادی هم به این فرهنگ مسجد و حوزه و حجره هم نداشت . مهم این بود تا موجودیت داشته باشد واحساس کند که میتواند مقبول جامعه ملتهب و جنگ طلب قرار بگیرد . ناهار هم پلو عدسی گرمی در سنگر داشته باشد .طبیعی بود که بعد از اتمام جنگ ؛ این جوانان سابق ؛که حالا زبان فارسی را هم بهتر یاد گرفته بودند و لهجه زدایی کرده بودند ؛باید به طرف کسب و کار و تجارت میشتافتند تا در این مسابقه عقب نمانند . عده ای هم به فکر مدرک تحصیلی افتادند که با گشایش فله ای دانشگاه های رفسنجانی و اردبیلی ؛این موقعیت فراهم شد و از سهمیه بندی شهدا و جنگ برگشتگان استفاده گردید و این نقیصه بیسوادی لر هم که سالیان درازی بود در اثر ممنوعیت زبانی و عدم وجود مدارس عالی در مناطق لر ؛ روح لر را آزار میداد برطرف گردید و لرها دارای مناصب و موقعیتهای شغلی بهتری شدند و فراغتی پیدا کردند تا از دریچه جدیدی به اوضاع بنگرند . با اوج گرفتن اندیشه هویت طلبی سکولار در میان ملیتها و برخورداری از ارتباطات الکترونیکی و کوچک شدن دهکده جهانی ؛اکنون وقت آن رسیده بود تا این حضور در دستگاه استبداد مذهبی به نحوی توجیه شود تا مورد ملامت نیروهای آزادیخواه قرار نگیرد و درعین حال ثابت کند که از اصل خود فاصله نگرفته است . برای التیام روحی و برونرفت از تضاد فکری احتیاج به یک مکتب جدیدی بود تا خودرا از حقارت بندگی آخوند و روضه خوان رها سازد ؛ تشخیص مصلحت رژیم هم مجوز را صادر کرد و مکتب ایرانی در ظاهر به نمایش درامد و باستانگرایی و رجز خوانی و عظمت طلبی جایگزین نوحه خوانی گردید و عکسهایی با البسه رنگی در حال رقصیدن در فضای مجازی قدری باعث تسکین گردید تا از حقارت پوشش مقنعه و چادر و شلوار و مانتوی نایلونی سیاه رنگ درزندگی روزمره قدری کاسته شود .این مسکن کوتاه مدت هم کارایی خودرا ازدست داد . امروزه باسپری شدن حدود چهل سال از این ماجرا و آشکار شدن پلیدیهای حکومت مذهبی در تمام ابعاد؛ملت لر باید برائت خودرا از آخوند و روضه خوان اعلام دارد و اجازه ندهد تا به عنوان چماق سرکوب آزادگان از آنان استفاده شود .دراین برهه سرنوشت ساز آن بخشی از لرها که در بدنه نظامی امنیتی رژیم هستند نباید افتخارات گذشته خودرا فدای تمکن مالی حقارت آمیز کنونی بکنند . ایرانیان ؛ مارا همواره مدافعین دموکراسی و بنیادگزاران آزادی مطبوعات و مجلس و قانون و مسامحه و تعامل شناخته اند که از دوران تمدن عیلام تا کنون حضور مستمر داشته ایم . باید راه خودرا از راه کشتار و خشونت مذهبی جداسازیم تا فردای بهتری برای نسل بعدی خود فراهم سازیم .از این تاریخ به بعد هیچگونه عذری موجه نخواهد بود .لقمه ای نان و دوغ با عزت و آزادگی ؛ شرف دارد بر سفره های رنگین و ننگین فریبکاران دینی ؛ چه طیف بنیادگرا و چه طیف اصلاح طلب .عدم صداقت حکومت و لبخند های موذیانه آنان بر همگان روشن شده است .ریزش نیروها در رژیم شروع شده است . ملت لر نباید آخرین آنها باشد .
بختیار

بیشتر بخوانید:

گفتگو با دبیرکل حزب اتحاد بختیاری و لرستان (مصاحبه قدیمی میباشد )

جناب بختیار ، لطفاً در ابتدا یک معرفی کوتاه از خودتان و حزب اتحاد بختیاری …